بعد از هر وعده غذایی میزان لیپیدها و تری گلیسیریدها (نوعی چربی یافت شده در جریان خون) افزایش می یابند. این چربی ها موجب سفتی عروق خون و در نهایت منجر به بیماری قلبی-عروقی می شوند.
یافته ها نشان داد مردان سالمی که همراه با وعده غذایی پرچرب خود در حدود ۳۰ گرم بادام زمینی می خوردند افزایش لیپیدها در جریان خون شان بسیار کُند خواهد بود. همچنین میزان کاهش تری گلیسیرید بعد از مصرف بادام زمینی همراه با وعده غذایی ۳۲ درصد کاهش می یابد.
پنی کریس اترتون، استاد دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، در این باره می گوید: «معمولا زمانیکه چیزی می خوریم، رگ های بدن در طول مدت بعد از غذا کمی سفت تر می شوند اما ما متوجه شده ایم که اگر همراه وعده غذایی بادام زمینی خورده شود می تواند از این واکنش سفت شدن عروق پیشگیری کند.»
به مرور زمان واکنش سفت شدگی عروق منجر به محدودشدن جریان خون در سراسر بدن شده و قلب سخت تر کار می کند و در نهایت می تواند منجر به نارسایی قلبی شود
دکتر رضا محمدی در گفتگوییگفت: قلب یک عضو عضلانی حیاتی است که مسئولیت به حرکت در آوردن خون در سیستم عروقی بدن را بر عهده دارد و این فعالیت را به شکل موثر تا آخر عمر انجام میدهد. بدیهی است کوچک ترین اختلال در این روند ممکن است عوارض جدی برای فرد به همراه داشته باشد.
وی افزود: بیماری های قلبی متعددی وجود دارند که شایعترین آنها شامل بیماری های عروق قلبی هستند که ممکن است به سکتههای قلبی منتهی شوند.
محمدی ادامه داد: سکتههای قلبی حاصل انسداد یک یا چند چند شریان (رگ تغذیهکننده) قلبی هستند که خود معمولا نتیجه افزایش ضخامت و سختی دیواره عروق شریانی به دلیل رسوب ترکیبات لیپیدی و به خصوص کلسترول در دیواره شریان به وجود میآید.
دبیر علمی دهمین کنگره بین المللی و پانزدهمین کنگره ارتقاء کیفیت خدمات آزمایشگاهی ایران، با عنوان این مطلب که بیماری شریانهای قلبی یک بیماری مزمن است، افزود: این بیماری از ابتدای زندگی آغاز شده و به تدریج پیشرفت میکند تا اینکه نهایتاً با کاهش قابلتوجه قطر داخلی این شریانها، خونرسانی به بافت قلب مختل شده و به دلیل عدم تأمین نیازهای غذایی و اکسیژنی قلب، عوارض بیماری به شکل درد قفسه سینه و سکته قلبی نمایان میشود.
محمدی گفت: تاکنون عوامل متعددی شناسایی شدهاند که سبب تسریع در روند تنگشدن شریانهای قلبی میشوند که مهمترین آنها شامل افزایش لیپیدهای (چربیهای) خون، بهویژه کلسترول، تریگلیسرید و LDL، افزایش گلوکز خون یا دیابت، افزایش فشار خون، استعمال دخانیات، چاقی و کم تحرکی هستند. از این رو، برای پیشگیری از بروز سکتههای قلبی لازم است این عوامل خطر برطرف و یا تحت کنترل قرار گیرند.
وی افزود: برخی عوامل خطر سکتههای قلبی با شیوه زندگی افراد ارتباط دارند. نوع تغذیه، میزان فعالیت بدنی و استعمال دخانیات از علل اصلی سکتههای قلبی در افراد دارای رژیم غذایی پرکالری (بهخصوص حاوی مقادیر زیاد کربوهیدرات و چربیها) ، کم تحرک و سیگاری است. پرهیز از استعمال دخانیات، افزایش فعالیت بدنی و کاهش کالری مصرفی از راهکارهای مهم پیشگیری از سکتههای قلبی هستند.
محمدی تاکید کرد: یکی از یافتههای مهم در بررسی دیواره عروق افراد مبتلا به تنگی شریانهای قلبی، رسوب ترکیبات لیپیدی و بهخصوص کلسترول و LDL است. این در حالی است که HDL به عنوان یک عامل بازدارنده، مانع رسوب LDL و کلسترول در دیواره عروق میگردد و یک اثر حفاظتی در برابر ایجاد تنگیهای عروق دارد.
دهمین کنگره بین المللی و پانزدهمین کنگره ارتقاء کیفیت خدمات آزمایشگاهی ایران، از ۳۱ فروردین تا سوم اردیبهشت ۹۶ در محل سالن همایش های برج میلاد تهران برگزار می شود.
راه های ایجاد گفتگوی سالم در زندگی
حتی زمانی که دلخور هستید، گفتگو را با سرزنش، اشتباه نگیرید. وقتی با سرزنش و انتقادتان شیره وجود دیگری را میمکید راه میگشایید تا شیره ذهن و تن و امور خودتان مکیده شود. در واقع به پیشواز بیماری و بدبختی و آشفتگی و تنگدستی می روید. هشیار شوید و خود را از چرخه تکرار برهانید.
خانم محترم! شما مجاز هستید که ناراحتیتان را نشان بدهید اما محترمانه! با همان لطافتی که الهه عشق، در درون شما به ودیعه گذارده است، با یک اخم یا رویگردانی. زن نباید رستم وار رفتار کند. لطافت زنانه را یاد بگیرید و در تمام امور جاری سازید.
اهمیت گفتگو
آقای محترم! زنها از مردهایی که هر صحبت کوچک را به بحثی ادامه دار و مشاجره تبدیل میکنند و با داد و فریاد موجب احساس ناامنی در فضا میشوند، خوششان نمیآید. معمولا افراد سلطه جو تُن صدای بلندتری دارند و با ایجاد جو رعب، تهدید و وحشت میخواهند گفتگو به سر انجام برسد. قاطع باشید و پر جبروت! اما قاطعیت با خشونت، یکی نیست!
مردان و زنان باید به یاد داشته باشند که با همسرشان همخانه نیستند، بلکه همسر و هم مسیرِ وحدت و کمال هستند. اجازه ندهید طرف مقابلتان، احساس فقر و کمبود کند اما مراقب باشید که محبت را به افراط نکشانید. در عین شاد بودن با یکدیگر، فردیت خود را نیز حفظ کنید و بدانید که آن دیگری، که همسر شماست، وامدار شما نیست!
وقتی همسر شدیم، باید همسری کنیم. فرق نمیکند، چه زن و چه مرد، در همه زمینه ها میتوانند با گفتگو، برنامه ریزی مستمر، همکاری در کار منزل، بیرون رفتن، میهمانی، خرید و … موجبات صمیمیت بیشتر را فراهم آورند.
از “قدرت کلام” غافل نباشید! بسیاری از مردم به هنگام گفتگو، کلماتی مخرب را ادا میکنند، مثل: مریضم، ورشکست شدم، جانم به لبم رسید، بد شانسم، زندگیم زهر مار شده و … به یاد داشته باشید: از سخنان تو، بر تو حکم خواهد شد. کلام، بازتابی دارد که به خود شما بازخواهد گشت و حتی اگر بر زبان نرانید و در دل، ناراضی باشید، تشعشعات شعوری شما زمینه را برای بازتاب منفی به سمت خودتان فراهم خواهد نمود. دوگانگیها را کنار بگذارید و با یکرنگی با زندگیتان روبرو شوید. درمورد مسایل و مشکلات با همسرتان گفتگو کنید و بر روی نتیجه، پافشاری نکنید.
گفتگوی سالم و سازنده در زندگی مشترک
یکی دیگر از وجوه تفاوت گفتگو در زنان و مردان این است که زنان سوال کردن را راهی برای ادامه گفتگو و مکالمه میدانند در حالی که مردان سوال کردن را راهی برای دریافت اطلاعات بیشتر قلمداد میکنند. برای همین، ممکن است مردان از اینکه همسرشان تماس بگیرد و بپرسد: “کجایی؟” ناراحت شوند و احساس کنترل شدن پیدا کنند. در حالی که قصد زن، فقط آغاز یک مکالمه بوده است و نه تفتیش!
شخصی که مرتباً واکنش های عاطفی خود را سرکوب میکند، سریعتر بیمار میشود. حتی میتوان این فرضیه را نیز مطرح کرد که اگر مردان به طورِ متوسط هفت سال کمتر از زنان عمر میکنند، به این خاطر است که کمتر از راهِ گفتگو، عواطف و احساساتِ خود را ابراز میکنند. سکوت به هنگامِ تحملِ مشکلات، برای مردان صفتی ممتاز محسوب میشود!
به این دلیل گفتگو و ابراز وجودِ خلاق از جمله شیوه های مهم درمان است، ابرازِ وجود امکان میدهد که افکار و عواطف به جریان بیفتند. از شخصِ افسرده بخواهید وضعِ خود را نقاشی کند یا شعری درباره آن بسراید، فوراً حالش بهتر میشود. اولاً به این دلیل که به جایِ آن که در افسردگی خود فرو برود، آن را به عینیت در میآورد و خود را بیرون میریزد. ثانیاً ابراز نظر او را در جریان زندگی قرار میدهد و همین اقدام نوعی بازگشت به زندگی خواهد بود. وقتی درجا میزنیم و متوقفیم، در واقع خلافِ جریانِ زندگی عمل میکنیم.
اهمیت گفتگو در زندگی
برای جلوگیری از ایجاد کدورت، بین گفتگوهایتان، در هر زمینه ای، صمیمت در شنوندگی را از یاد نبرید. بدانید که رابطه مهمتر از شخص است. همانطور که به صحبتهای نزدیکترین دوستتان گوش میدهید به همسرتان هم گوش بسپارید. گاهی طرف مقابل، تنها نیاز به تخلیه روانی یا یک نگاه و کلام محبت آمیز بی ریا دارد و نه راهکار!
میتوانید حتی بعد از بحثهای طولانی از یکدیگر برای زمانی که گذاشتید، تشکر و قدردانی کنید. مردها و زنها گاهی نیاز دارند که بدانند علیرغم خطاها و نقصهایشان، همچنان در نظر دیگری، ارزشمند و مفید هستند.
شاید اگر زن و شوهرها روی مهارتهای کلامیشان کار میکردند، یعنی مرد به زن محبت میکرد و زن به مرد قدرت میداد و با جمله های زیبا، حتی در اوج مشکلات، قدردان زحمات هم بودند هیچ وقت زندگیشان به بن بست نمیرسید.
متاسفانه فرهنگ گفتگو در جامعه و خانواده های ما خیلی ضعیف است. ما یاد نگرفته ایم در اختلافات بدون اینکه عصبانی بشویم با همدیگر حرف بزنیم، چون اغلب، وارد جدال قدرت میشویم.
در حالی که گفتگوی سالم و منطقی نه تنها بسیاری از مسائل کنونی را حل میکند، بلکه از اختلاقات آینده نیز پیشگیری میکند. گفتگوهای منطقی برکات زیادی دارد که ما بخاطر فرهنگ ضعیف از آن محروم هستیم.
برای مثال بسیاری از آقایان نمیدانند وقتی زنی ناراحت است برای حل مشکلش نیازمند کسی است که فقط به حرفهایش گوش بدهد و نشان بدهد که احساسات وی برایش مهم است. بدترین حرکت مرد در گفتگو با همسرش بی اعتبار کردن احساسات اوست. پس به او نگویید: چقدر ضعیفی، زیادی احساساتی هستی، بیخودی گریه نکن و …
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد.
آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان میآموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت میفرستند. گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند. در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند. به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.
بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.
احترام رکن اصلی: احترام گذاشتن به خانواده همسر یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند.
دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید: گرفتن دو شاخه گل یا یک بسته شکلات هزینه چندانی در بر ندارد، اما با این کار شما بطور غیرمستقیم به آنها میگویید که دوستشان دارید و برایشان ارزش قائلید. حتی میتوانید از شیرینیها یا مرباهایی که خودتان درست کردهاید برای آنها ببرید. این کار تأثیر زیادی در جلب محبت طرفین نسبت به یکدیگر دارد.
احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش: در حضور پدر و مادر همسرتان سعی کنید با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار کنید. همسرتان را با پیشوند «آقا» یا «خانم» صدا بزنید. پدر و مادرها وقتی خیالشان راحت شود که احترام فرزندشان پا برجاست تا حد زیادی از مقاومتشان در برابر رفتارهای شخصی که به تازگی وارد خانواده شان شده کمتر خواهد شد و سریعتر با او صمیمت پیدا می کنند.
هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد: هر فرزندی محبوب پدر و مادر خویش است و والدین با خوشی فرزندشان شاد میشوند و از ناراحتیهایش غمگین. تجربه ثابت کرده که والدین با خواستههای فرزندانشان خیلی سریعتر کنار میآیند تا اینکه شخص دیگری غیر از فرزندشان خواستهای مطرح کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادرشوهرتان از سفر ناگهانیای که میخواهید آخر هفته بروید انتقاد میکنند، بگذارید همسرتان پاسخگوی آنها باشد. اگر همسرتان در یک جمله به آنها بگوید : «به علت خستگی از کارم به یک سفر کوتاه در آخر هفته احتیاج دارم.» بی شک آنها هم موافقت خود را اعلام خواهند کرد و چه بسا مشوق شما برای این سفر باشند.
اما ممکن است هرچقدر شما که عروس خانواده هستید برای رفتن به این سفر دلیل بیاورید؛ آنها نپذیرند و گمان کنند «طفلک پسرشان همین دو روز آخر هفته را فرصت داشته برای استراحت که آن هم از سوی شما غصب شده است.»
برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامهریزی داشته باشید: بعد از ازدواج بهترین گزینه در تعاملات همسران با والدین، برنامهریزی است. با هماهنگی به منزل آنها بروید و به قول معروف از لنگر انداختن در منزل والدین خودداری کنید. به عنوان مثال برنامه بگذارید که هفتهای دو بار یا یک بار به دیدن آنها بروید نه اینکه هر روز یا یک روز در میان در بازههای طولانی ظهر تا شب آنجا باشید.
اختلاف نظرهای همسرانهمان را به والدین نگوییم: در زندگی زیر یک سقف ممکن است روزهایی باشد که با همسرمان دچار اختلاف سلیقه بشویم. نیازی نیست به محض بروز چنین مشکلی، آن را را با پدر و مادر در میان بگذارید. آنچه که بین زن و شوهر رخ میدهد، گذراست و آنها با پشت سر گذاشتن این مرحله از مشکل بوجود آمده عبور میکنند، اما والدین همسر هیچگاه این تناقضها برایشان حل نخواهد شد و همیشه در گوشه ذهنشان اینطور نقش خواهد بست که فرزند ما زندگی خوبی ندارد.
مشورت با والدین همسر: اگر قصد انجام کاری را دارید که بعدها به اطلاع خانواده همسر خواهد رسید و از طرفی نیاز به مشورت هم دارد، سعی کنید با والدین همسرتان هم مشورت کنید؛ حتی اگر به پیشنهاد آنها عمل نمیکنید. مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها. شاید هم روزی راه حل خیلی خوبی به شما پیشنهاد کنند.
احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم: طبیعی است که والدین همسر ما و مخصوصاً مادرهمسرمان نسبت به او احساس عاطفی داشته باشند، لذا بایستی به این مسئله احترام بگذاریم و حتی مشوق او برای استحکام ارتباط با خانوادهاش باشیم. این روحیه به مرور زمان باعث افزایش محبت بستگان همسرتان نسبت به شما میشود.
به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم: علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدیناش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. از تنگنظری و خودخواهیهایی که دامنگیر خود شما هم میشود بپرهیزید.
رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر: اگر شما باید هر روز با مادرتان تلفنی صحبت کنید و حالش را بپرسید، چه اشکالی دارد که هر روز به مادر همسرتان هم تلفن بزنید و مختصر و مفید حالش را بپرسید؟ یا اینکه همسرتان را هم تشویق کنید که هر روز به مادرش تلفن بزند و از طرف شما هم جویای حالشان باشد.
سعی کنید در زندگیتان اگر نسبت به مادر خودتان متعهد هستید لااقل نیمی از آن تعهد را در قبال مادر همسرتان هم لازمالاجرا بدانید. مطمئن باشید که با اجرای انصاف و عدالت در برخوردتان نه تنها روابط شما با خانواده همسر تیره نخواهد شد، بلکه آنها متوجه این مهربانی شما شده و واکنشهای مثبتشان را در آینده خواهید دید.
مقایسه نکنید: لطفاً پدر و مادر همسرتان را با پدر و مادر خودتان مقایسه نکنید و پیش روی آنها از پدر و مادر خودتان تعریف نکنید. گرچه به طور معمول و البته متأسفانه از پدر و مادر همسر به خوبی یاد نمیشود، ولی آنها بیشتر اوقات انسانهای خوبی هستند. به هر حال همین پدر و مادر همسرتان هستند که همسر شما را بزرگ کردهاند و به جایی رساندهاند که شما تصمیم گرفتهاید تا آخر عمر در کنارش زندگی کنید و تکیه گاه شما شده است. آنها دیگر خانواده شما هستند و باید آنها را همانطور که هستند بپذیرید. همه چیز روال طبیعی خودش را دارد؛ فقط کافی است که شما عینک بدبینی و روحیه سختگیری تان در زندگی را کنار بگذارید
در خانواده های ایرانی ازدواج نمی تواند بدون رضایت خانواده انجام شود. در واقع ازدواجی که با مخالفت خانواده باشد درست شبیه به بنایی است که روی شن ساخته باشید و هر زمان امکان فرو ریختن آن وجود دارد.
درباره ازدواج، شاید نتوانید رضایت صد در صدی والدینتان را کسب کنید اما حداقل باید یک رضایت نسبی وجود داشته باشد. خانواده ایرانی شباهتی به خانواده های غربی ندارد. هر چند در جوامع غربی هم رضایت والدین اهمیت دارد، به دلیل روحیه فردگرایی خیلی در مسائل یکدیگر دخالت نمی کنند. در ایران خانواده ها گسترده هستند و در واقع فرد با یک ایل و تبار ازدواج می کند، بنابراین اگر بخواهد بدون نظر والدین همسری داشته باشد مشکلاتی برایش ایجاد می شود.
دختر یا پسری که بدون رضایت والدین همسر وارد خانواده ای می شوند، متاسفانه از نظر آن خانواده مطرود هستند. عروس ها زیر نگاه تند و تیز مادر شوهر و خواهر شوهر قرار دارند و ممکن است نگاه تحقیر آمیزی به داماد شود.
صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند.
وقتی زوج ها بدون رضایت والدین وارد زندگی مشترک می شوند مشکلی برای شان پیش می آید که به آن «پیله زناشویی» می گویند. در این حالت زوجین از هیچ حمایتی برخوردار نیستند و اگر مشکلات اقتصادی و عاطفی برایشان پیش بیاید نمی توانند به فکر کمک خانواده ها باشند. زن و شوهر باید همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را خودشان حل کنند.
حتی ممکن است در دعواها و اختلافات به هم بگویند من به خاطر تو از خانواده ام گذشتم. به دلیل این که افراد به مرور زمان حمایت ها را از دست می دهند آستانه تحمل شان پایین می آید و ممکن است این تنش ها منجربه جدایی شود. با این حساب، برای جلب رضایت والدین در ازدواج چه کار باید کرد؟
بگذارید ببینند
اگر می دانید امکان صحبت با والدینتان وجود دارد، با آنها مشورت کنید. با لجبازی و قهر کاری پیش نمی رود. بهتر است درباره شخص مورد نظرتان به والدین اطلاعاتی دهید و آنان را تشویق کنید که فرد را ببینند. دیده ها با شنیده ها متفاوت است. ممکن است از فردی یک تصور کلی وجود داشته باشد اما زمانی که او را می بینند شرایط متفاوت می شود.
واسطه انتخاب کنید
در صورتی که می دانید بزرگتری در فامیل وجود دارد که به والدین نزدیک است و پدر و مادر به نظراتش اهمیت می دهند، می توانید از نظر مشورتی او کمک بگیرید. در غیر این صورت توصیه می شود نزد مشاور بروید.
دلایل منطقی را بپذیرید
بعضی وقت ها خانواده ها به عمد با انتخاب فرزندشان مخالفت نمی کنند و نظرشان منطقی است. اگر والدین ایراداتی می بینند شرایطی را به وجود آورند که جوان خودش این موضوع را حس کند. واقعیت این است که آدم ها از افراد غریبه بیشتر حرف شنوی دارند. مهم است که خانواده بدون غرض ورزی مخالفت شان را ابراز کنند. ابتدا فرد مورد نظر را بشناسند سپس با دلایل منطقی مخالفت شان را اعلام کنند.
دغدغه والدین را نادیده نگیرید
وقتی زوج ها بدون رضایت والدین وارد زندگی مشترک می شوند، مشکلی برای شان پیش می آید که به آن «پیله زناشویی» می گویند
آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است. به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد. در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.
صبر کنید
زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند، حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند. باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست. شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد
گاهی برای انجام یک کار ساده زمان زیادی صرف می کنیم و مجبور می شویم از وسایل زیادی استفاده کنیم یا بعضی مواقع به ناچار وسایل اضافه ای می خریم، درحالی که با کمی خلاقیت وبه کار گیری از ابزار ساده می توانیم وسیله ای کار آمد برای خود و خانواده مان فراهم کنیم و اتلاف هزینه و وقت را به حداقل برسانیم.
بسیاری از ابزار و لوازم پیش پا افتاده در مواقع ضروری آن قدر به کار می آید که تصورش برایمان سخت است و مصداق این ضرب المثل می شود که هر آن چه خوار آید روزی به کار آید و کافی است تنها کمی ذهن خود را فعال و به اشیا از زاویه ای دیگر هم نگاه کنید. این کاری است که افراد خلاق انجام می دهند.
در مقاله امروز به بخشی از ترفندها یا به عبارتی خلاقیت ها اشاره کرده ایم که به کارتان می آید. به طور قطع با کمی خلاقیت می توانید از هزینه ها کم کنید و خود را از شر لوازم بدون استفاده خلاص کنید.
تزئین با شلوار لی یا کتان
شما می توانید از شلوارهای کتان و لی که بدون استفاده مانده است، به سلیقه خودتان کیف تهیه کنید درست مثل همان کیف های وارداتی در بازار خودمان. شلوار را برش می زنیم و از اضافه های آن به اندازه کف کیف برمی داریم و داخلش لایه می گذاریم و به قسمت پایین کیف می چسبانیم.
تزئین کیک و کلوچه
از سرنگ برای تزیین کردن روی کیک یا کلوچه به طور ماهرانه استفاده کنید و لذت ببرید.
اتوی لباس ها
برای این که بتوانید لباس ها را حتی با دمای پایین خیلی خوب اتو بزنید یک ورقه فویل آلومینیم روی میز اتو بکشید. البته به جز لباس هایی که برق می افتد.
نظم دادن به کشوی لباس
برای این که هر وقت کشوی لباستان را باز می کنید، سردر گم نشوید و به راحتی لباستان را پیدا کنید با مقوای کارتن ها حلقه هایی هم اندازه تهیه کنید و داخل کشو بچینید و هر لباس را داخل یکی از این حلقه ها قرار دهید.
جلوگیری از چسبیدن کیک به قالب
برای پیشگیری از چسبیدن مایه کیک به قالب، مخلوطی از روغن مایع،کره و آرد ته قالب بریزید.
جاکفشی زیر پله
پله های چوبی منزل می تواند به عنوان کشو مورد استفاده قرار بگیرد؛ کشوهایی که به عنوان جاکفشی استفاده می شود.